مادربزرگ و کردان

يه مادر بزرگ دارم اگه خدا قبول کنه متولد 1300 شايدم 1200و اون وقتاس، خلاصه خيلي مسنه و دوست داشتني. خدا بازم متولدش کنه.

هرروز از بعد از نماز صبح تا نصف شب پاي تلويزيون ميشينه و اخبار مي بينه. منم هروقت از هيچ جا خبري ندارم ميرم بهش سر ميزنم.

ديروز رفتم پيشش، تا شناختم کلي طول کشيد، آخه ماشالاا.. 40 تا نوه نتيجه داره.

بهش گفتم عزيز چه خبر؟

گفت والا چي بگم ننه، يه مشت دزد اومدن 5 هزارتومن از اين احمدي نشان بد بخت دزديدن. الان داشت تو تيلويزيون گريه مي کرد ننه مرده.

حالا ميگن گرفتن دزدارو. لعيا خانم همساده که ميگه دزده کُرد بوده و بي سواد، واسه همين احمدي نشان بخشيدتش. ولي ننه بين خودمون بمونه اين پسره که جاي خامنه اي ميشينه او بالا رو صندلي گفت گرفتن و اعدامش کردن.

مملکت بي درو پيکره ننه. مواظب باش.

2 دیدگاه

  1. نوامبر 26, 2008 در 10:35 ب.ظ.

    چه مادربزرگ باصفایی؛ بَه بَه مال ما که به ملکوت اعلی پیوسته هرچی خاکشه بقای عمر مال شما داش علی 🙂

  2. cherknevesht said,

    نوامبر 27, 2008 در 6:46 ق.ظ.

    مادر بزرگ ما پیشکش آرش خان. لب تفی کن.


بیان دیدگاه